loading...
Hng Software - جنگ نرم
امیرحسین بازدید : 23 یکشنبه 19 آذر 1391 نظرات (0)

نئو فراماسونری در عرصۀ جنگ نرم

نئو فراماسونری در عرصۀ جنگ نرم
 

نگاهی به تحرّکات مشکوک تشکیلات فراماسونری : یکی از خصوصیات و ویژگی‌های تشکیلات فراماسونری، نو به نو شدن در هر زمان، منحرف نمودن اذهان از سازمان اصلی با قرائت‌های مختلف و دگرگون از تاریخ، مفاهیم و شاخص‌های ماسونی‌گری به شمار می‌آید. این ویژگی تقریباً از همان دوران نخست شکل‌گیری این تشکیلات مخوف صهیونی در عملکردها و تحرّکات آن، بارز و مشخّص بود

 

 

یکی از خصوصیات و ویژگی‌های تشکیلات فراماسونری،
نو به نو شدن در هر زمان، منحرف نمودن اذهان از سازمان اصلی با قرائت‌های مختلف و دگرگون از تاریخ، مفاهیم و شاخص‌های ماسونی‌گری به شمار می‌آید. این ویژگی تقریباً از همان دوران نخست شکل‌گیری این تشکیلات مخوف صهیونی در عملکردها و تحرّکات آن، بارز و مشخّص بود، مثلاً در حالی که اساس تشکیلات فراماسونری از همان نخستین سال‌های اوّلیه هزاره دوم میلادی و پس از اوّلین جنگ‌های صلیبی، توسط فرقه موسوم به شوالیه‌های معبد شکل گرفت و به تدریج در سراسر اروپا گسترش پیدا کرد؛ امّا در تاریخ‌های رسمی، تاریخ شکل‌گیری نخستین لژهای ماسونی را مربوط به قرن هجدهم میلادی و تشکیلات بنّایان آزاد و اشخاصی مانند دزاگولیه دانستند.
تا همین اواخر، شرکت این تشکیلات را در انقلاب‌های «فرانسه» و «آمریکا» انکار می‌کردند یا نفوذ سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آن را در مراکز قدرت منکر می‌شدند.
تا سالیان دراز، حضور اعضای لژهای مختلف ماسونی در نهادهای قدرت دوران قاجار و پهلوی تکذیب می‌شد و اصلاً وجود چنان تشکیلاتی را افسانه جلوه می‌دادند؛ امّا مسائل مختلف و افشاگری برخی روحانیون و نویسندگان مبارز در سطح داخل و خارج، باعث برافتادن پرده‌های راز و رمز این تشکیلات مخوف در همان سال‌ها گردید.
تشکیلات فراماسونری، معمولاً در شرایطی که به تدریج پرده از رازهایش بر می‌افتد، شروع به پوست اندازی و نو به نو شدن می‌نماید و خود طیّ برنامه‌هایی سیستماتیک شروع به افشاگری علیه سازمان قبلی که از حیّض انتفاع افتاده و به اصطلاح دیگر سوخته به حساب می‌آید، می‌کند. این مسئله در طیّ دهه 1340ش. مقارن با دهه 60 م. نیز اتّفاق افتاد. در طیّ این سال‌ها ناگهان سه جلد کتاب توسط اسماعیل رایین درباره تشکیلات فراماسونری ایران و لژهای مختلف و اعضای آن، با عنوان «فراموشخانه و فراماسونری در ایران» به چاپ رسید . این اتّفاق که برای نخستین بار در ایران رخ می‌داد، آن هم در شرایطی که مراکز سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور در تیول تشکیلات فراماسونری بود، رویداد حیرت آوری می‌نمایاند.
امّا بعداً مشخّص شد که در آن سال‌ها، تشکیلات فراماسونری در ایران، مشغول به اصطلاح پوست اندازی بوده و لژهای مختلف را در یک سازمان بزرگ با عنوان «لژ بزرگ ایران» متشکّل می‌کرده که در رأس آن شریف امامی (یکی از معدود ماسون‌های درجه 33) حضور داشته است. سال‌ها بعد که خاطرات اسدالله علم (وزیر دربار شاه) انتشار یافت، روشن شد که اساساً هزینه و امکانات انتشار کتاب‌های سه جلدی اسماعیل رایین، توسط ساواک تأمین شده بوده است.
در آن سه جلد کتاب، اگرچه به درستی سازماندهی، چارتر تشکیلاتی و چگونگی عضویت و اسامی بسیاری از ماسون‌های ایران چاپ شده بود؛ امّا از عملکرد سیاسی، اقتصادی و فرهنگیشان و همچنین تأثیر در تصمیم‌گیری‌های مراکز قدرت رژیم شاه سخنی به میان نیامده بود. علاوه برآن، درباره تشکیلات جدید، یعنی «لژ بزرگ ایران» نیز مطلبی درج نشده بود؛ ضمن اینکه قدرت این تشکیلات به رخ مردم کشیده شد و به نوعی رعب و وحشت در دل مردم، به خصوص طبقه به اصطلاح روشنفکر و شبه روشنفکر ایجاد گردید.
در طیّ سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، خیلی‌ها به دنبال همان تشکیلات و سازمانی بودند که با چارتر مشخّص در کتاب رایین افشا شده بود؛ در حالی که سال‌ها پیش از آن افشاگری، کلّ تشکیلات به لحاظ سازماندهی و ارتباطات، اساساً تغییر کرده بود!
سومین مثالی که می‌توان درباره خودافشاگری‌های تشکیلات فراماسونری ارائه نمود، موجی است که از اوایل هزاره سوم و پس از علنی شدن جریان آخرالزّمان‌گرای صلیبی، صهیونی، در جهان به راه افتاد و تعداد زیادی مقاله و کتاب در این باره به چاپ رسید و فیلم‌های متعدّدی نیز برهمین اساس ساخته و با سر و صدای بسیار بر پرده سینماهای جهان نقش بست که مهم‌ترین آنها سه گانه دن براون، یعنی «رمز داوینچی»، «فرشتگان و شیاطین» و «سمبل گمشده» بود که دو قسمت اوّل توسط ران هاوارد کارگردانی شده و طیّ سال‌های 2005 و 2007 م.
اکران گردید. در این زمینه کار به جایی رسیده که حتّی شبکه‌های تلویزیونی معلوم الحال ماسونی مانند BBC و VOA نیز در فیلم‌های مستندی به افشای اسرار سازمان فراماسونری می‌پردازند!
در این کتب و فیلم‌ها، بسیاری از اسرار کهن ماسونی برملا شد و علاوه براینکه به اصطلاح اطّلاعات سوخته ماسونی در معرض دید عموم قرار گرفت، یک نوع قدرت نمایی روانی هم توسط این تشکیلات صورت پذیرفت. این در حالی بود که تشکیلات ماسونی سال‌ها پیش از آن، بازهم پوست اندازی کرده و در شکل و شمایل جدید فرقه‌ها و شبه عرفان‌ها و صدها و هزاران فرقه به اصطلاح معنویّت‌گرا ظهور یافته بود.
تلاش برخی خبرنگاران و نویسندگان و کارشناسان در ایران و دیگر کشورها موجب شد تا برخی مراکز مهمّ تصمیم‌گیری فراماسون‌ها، همچون «بیلدربرگ» یا کمیته 300 در معرض افشاگری قرار گیرند و خیل اسناد و مدارکی که خصوصاً در سال‌های پس از انقلاب درباره نفوذ و کارنامه سیاه تشکیلات ماسونی در جریان بسیاری از فجایع تاریخی ایران و جهان انتشار یافت، باعث گردید تا این تشکیلات نهان روش، دست به یک موج دیگر خودافشاگری بزند که این بار ظاهرگرایی، رواج سطحی‌نگری و دور ساختن افکار عمومی از حوزه‌های نفوذ تشکیلات فراماسونری (اعمّ از سیاسی، اقتصادی، نظامی و به خصوص فرهنگی و هنری) در دستور کار قرار گرفت.
به دنبال تولید فیلم‌هایی مانند رمز داوینچی، فرشتگان و شیاطین، گنجینه ملّی و ... مجموعه‌های مستندی نیز تولید شد که اذهان را از شاخص‌های حضور افکار ماسونی در عرصه‌های فرهنگی، هنری و علمی به سوی ظواهر و نمادها و برخی اطّلاعات سوخته، مانند بازخوانی ساختارهای قدیمی این تشکیلات سوق دادند. نمونه فیلم‌هایی از این نوع را افرادی مانند: دیوید اک جلوی دوربین برده که با هزینه تشکیلات فراماسونری در سطوح وسیعی نیز در سراسر جهان پخش شد.
متأسّفانه افشاگری‌های انحرافی و فریبنده امثال، دیوید اک بر برخی از محقّقان و افراد و گروه‌های ضدّ ماسون در ایران و جهان تأثیر گذارد و آنها را به جای تعمّق در تفکّرات و شاخص‌های اندیشه‌های ماسونی و بررسی نفوذ و رخنه عناصر آن در عرصه‌های فرهنگی و علمی و طرّاحی برنامه‌های سیاسی، اقتصادی برای قبضه نمودن مراکز قدرت، به افراط در نمادگرایی و سمبلیسم، اصلی کردن این نمادها و سمبل‌ها در تحرّکات ضدّ ماسونی بسنده کردند که بعضاً این افراط‌های غیرواقعی به سطح لوث نمودن فعّالیت‌های ضدّ ماسونی کشیده شد.
از این دست آثار، می‌توان به مجموعه مستند «Arrival»
اشاره کرد که با نام ظهور در ایران تکثیر و توزیع شده است. در این مجموعه، ضمن پرداختن افراطی به نمادها و نشانه‌های مختلف ماسونی، از تحلیل اندیشه‌ها و تفکّرات مخرّب فراماسونری به شدّت پرهیز شده و مخاطب را در سطح یک سری ظواهر نگاه داشته و به وی اجازه نمی‌دهد که پدیده فراماسونری را در عمق اندیشه و فکر، بررسی و تحلیل نماید. چنین گرایشی متأسّفانه در برخی از سخنرانی‌های داخلی که بعضاً در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و آکادمیک نیز برنامه دارند، مشهود است که به دلیل عدم حضور فعّال  محقّقان و پژوهشگران معتبر این حوزه در محافل و مجامع علمی، بعضاً بازار داغی هم پیدا کرده‌اند.
به نظر می‌آید برای تشخیص چنین جریانی و تلاش جهت تصحیح مسیر فعّالیت عناصر یاد شده، کافی است که به برخی از شاخصه‌های بارز تشکیلات، تفکّر و اندیشه فراماسونری که اساساً ریشه  در تاریخ این تشکیلات داشته و با گذر زمان هم هیچ تغییری نکرده، توجّه نماییم:
1. نمایاندن فراماسونری به عنوان یک ایده و سازمان مستقلّ سیاسی و فکری و دور ساختن آن از هرگونه شائبه صهیونیستی، در حالی که بنا به نوشته‌ها و اسناد مختلف و کهن صهیونی، تشکیلات فراماسونری شاخه‌ای از امپراتوری جهانی صهیونیسم محسوب شده و از دیرباز به عنوان بازوی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن عمل کرده است؛
2. باستان‌گرایی، مهم‌ترین شاخصه تفکّر امروز فراماسونری است. تفکّری که از همان زمان ورود نخستین فراماسون‌ها به این سرزمین، ترویجش در دستور کار قرار گرفت. عمده هدف نیز نه احترام و اکرام تاریخ باستان یا گذشته مثلاً باشکوه این آب و خاک بلکه تنها و تنها القای این فریب و نیرنگ تاریخی بود که ایران دارای تاریخ با شکوهی از 2500 سال پیش به این سو بوده (یعنی بدون تعارف 5000 سال تاریخ مشخّص قبل از آن را نادیده گرفتند!) ولی در حمله اعراب (بخوانید مسلمانان) نابود شده و از بین رفته است!! در واقع آنچه مراد ماسون‌ها از این باستان‌گرایی یا آرکائیسم (ایران منهای اسلام) بوده و هست، جز هجمه علیه تمدّن پرشکوه اسلامی و دین خاتم و جلوه‌های تاریخی و اجتماعی آن نیست. امروز نیز این نوع باستان‌گرایی به انحای مختلف در مکتوبات و سخنرانی‌ها و فیلم‌های جریان به اصطلاح روشنفکری و همچنین جریان‌های نوظهور سیاسی، فکری به چشم می‌خورد. جریانی که تاریخ تمدّن اسلامی را طیّ حاکمیت 10 قرنی‌اش بر دنیای خاموش قرون وسطا و پس از آن و همچنین تأثیر اساسی آن در شکل‌گیری تمدّن امروز بشری نادیده می‌گیرد؛
3. ترویج تفکّرات اومانیستی (انسان محوری) و سکولاریستی (جدایی دین از زندگی و اجتماع) در اشکال و فرم‌های مختلف هنری، فکری و اندیشه‌ای به نحوی که خدا را از زندگی بشر خارج کرده و به جای آن مسائلی از قبیل اراده انسانی یا معنویّت‌های غیر الهی را بنشانند. این تفکّراتی است که شاخص‌ترین ماسون‌های دوران رنسانس، تحت عنوان نهضت روشنگری تئوریزه کرده و طیّ 3 - 4 قرن اخیر در اشکال مختلف ادبی، هنری و علمی به خورد بشریّت داده‌اند. از جمله حضور تعیین کننده این تفکّرات صهیونی در دروس و سرفصل‌های درسی علوم انسانی دانشگاه‌ها یکی از آسیب‌های جدّی جامعه فرهنگی و هنری ما به حساب آمده است؛
4. ترویج لیبرالیسم به عنوان سیستم سیاسی، اجتماعی منتج از اومانیسم و سکولاریسم؛
5. ترویج اباحه‌گری و بی‌بند و باری و جدّی نگرفتن آن در سطح جامعه؛
6. تسامح و تساهل در اصول و احکام دینی مانند حجاب، روابط زن و مرد و ... ؛
7. ناکارآمد جلوه دادن قواعد اسلامی در مدیریت جامعه و ارتجاعی نشان دادن و واپس‌گرا نمایاندن قوانین دینی مانند قصاص، حضانت، ارث و ... برای مسائل امروز؛
8. نادیده گرفتن ولایت فقیه در تداوم نبوّت پیامبران و امامت ائمه اطهار(ع) و به عنوان نیابت امام عصر(عج)؛
9. غرب‌زدگی و خودباختگی نسبت به تجدّد و مدرنیسم غرب؛
10. تسامح در برابر فرقه‌های صهیونی از قبیل بهائیّت و وهّابیت و همچنین فرقه‌های نوپدید.
متأسّفانه نشانه‌های متعدّدی را از حضور عناصر فوق در عرصه‌های فرهنگی، هنری و علمی امروز جامعه اسلامی‌مان شاهدیم. از تحسین و تجلیل عناصر و عوامل پیشانی سفید ماسون تحت عنوان دانشمند و فیلسوف و متفکّر و فرهیخته و ...گرفته (که در نشریات و رسانه‌های مختلف صورت می‌گیرد) تا چاپ مکتوبات و برنامه‌های دیداری و شنیداری در تضعیف و خدشه‌دار ساختن اصول و احکام و قوانین اسلامی تا محدود ساختن صهیونیسم و تفکّرات صهیونی به اسرائیل و فلسطین تا پرهیز از تبیین ابعاد شرک آمیز، نژادپرستانه، سرمایه سالارانه و سلطه طلبانه اندیشه صهیونیسم و مصادیق آشکار و پنهانش در عرصه‌های فرهنگی و هنری و علمی و تا ... آنچه بیان شد، نشان می‌دهد که تشکیلات فراماسونری در یک سازماندهی نوین، امروزه ورای نمادسازی و سمبل‌گرایی در عرصه یک جنگ نرم تمام عیار با تمامیّت اسلام درگیر شده و همه نیروهایش را به این میدان فراخوانده است تا در یک درگیری نفس‌گیر پس از فروپاشی ایدئولوژیک جامعه اسلامی (همچون تجربه آندلس)، فروپاشی فیزیکال آن را شاهد باشد.
امروز نادیده گرفتن این تهاجم فرهنگی همه جانبه (که مقام معظّم رهبری آن را به طور رسمی از آذر ماه 1368 م.
یعنی فقط حدود 6 ماه پس از آغاز ولایتشان گوشزد کرده و طیّ این 22 سال در هر فرصت و در بسیاری از بیاناتشان مراحل مختلف آن را تبیین نموده و ضرورت مقابله برنامه‌ریزی شده را یادآور شده‌اند) جز تأثیر اندیشه‌های ماسونی نیست، اندیشه‌ای که تمامی طرح و برنامه‌های فوق را جز توهّمی بیش ندانسته و تحت تأثیر القائات صهیونیست‌هایی مانند کارل پوپر و دانیل پایپز (که توهّم توطئه را تئوریزه نمود) آن را حاصل خیالات و تصوّرات کهنه شده به حساب می‌آورند.

 

منبع:سایت موعود

امیرحسین بازدید : 28 یکشنبه 19 آذر 1391 نظرات (0)

در راستای مقابله با تهاجم همه جانبه نظام استكبار علیه جمهوری اسلامی ایران و همچنین در راستای دشمن شناسی و آشنایی با اقدامات مهره‌های اصلی در پروژه خیالی سرنگونی ایران اسلامی، پایگاه خبری تحلیل مشرق، اقدام به گزینش و معرفی تعدادی از چهره‌های مهم و تأثیرگذار در عرصه بین‌الملل به خصوص در سیاست‌های كاخ سفید، رژیم صهیونیستی، كشورهای اسلامی، منطقه خاورمیانه و دیگر مناطق جهان تحت عنوان ژنرال‌های جنگ نرم كرده است.

آنچه در ادامه از نظرتان می‌گذرد بخش اول معرفی ژنرال‌های جنگ نرم است.

 

 

حتما به ادامه مطلب سربزنید

امیرحسین بازدید : 26 یکشنبه 19 آذر 1391 نظرات (0)

جنگ نرم  چیست؟

جنگ نرم

جنگ نرم

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح  استفاده می‌شود.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.

 فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده  فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

 در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا  به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.

براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین

در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

نرم افزار خواندن و شمردن

 استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.

 انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.

به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا

 - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی

 - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا

 - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا

 - مهار بیداری اسلامی

جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.

شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم

همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود

با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:

تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.

- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

جنگ نرم

اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.

- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.

کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).

ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.

تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...

تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.

با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.

قبس زعفرانی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور

امیرحسین بازدید : 23 یکشنبه 19 آذر 1391 نظرات (0)

تا سال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند. با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت. جنگ نرم این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند. انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است. آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید. در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد. جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد. تعریف جنگ نرم مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی كه مورد پذیرش همگان باشد ندارد. «جان كالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریكا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فكری دشمن با توسل به شیوه هایی كه موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند. ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است كه منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی كه برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریكایی در حوزه “قدرت نرم” نسبت می دهند. وی در سال1990 میلادی در مجله “سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را “توانایی شكل دهی ترجیحات دیگران” تعریف كرد. تعریفی كه قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در كتاب “اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره كرده بود. با این وجود مهمترین كتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان “قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود. بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشكال جنگ نرم است . به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره كرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترك تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. در یك تعریف كامل تر می توان گفت، جنگ نرم یك اقدام پیچیده و پنهان متشكل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در كشورهای هدف است دلایل استفاده از جنگ نرم انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند. براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند. پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود. در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد. براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند. این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد. بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد. جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد. تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت 1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی كه حوزه‌ تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛ 2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشكل است، در حالی كه تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه‌گیری كرد؛ 3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی كه در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود. و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی كه در تهدید نرم ، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛ 4- مفهوم امنیت در رویكردهای نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی كه این مفهوم در رویكردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد. 5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واكنش برانگیختن است، در حالی كه تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عكس‌العمل است. 6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی كه مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛ 7- كاربرد تهدید سخت در رویكرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی كه كاربرد تهدید نرم در رویكردهای امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام‌های لیبرال و دموكراسی تلقی می‌شود. جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر كامل نظام سیاسی یك كشور است كه البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یك هدف را دنبال می كنند و این وجه مشترك آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یك نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است. اهداف جنگ نرم 1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افكار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و كنترل شده كه نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است. 2- استحاله سیاسی به منظور ناكارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی اركان آن نظام. 3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سركوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی. 4- اختلاف افكنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی كشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی كشور. 5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های كشور. 6- بی تفاوت كردن نسل جوان به مسائل مهم كشور. 7- كاهش روحیه و كارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی. 8- ایجاد اختلاف در سامانه های كنترلی و ارتباطی كشور هدف. 9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراكنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و... 10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری كه در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه كشور را فراهم كند. 11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع كشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز. جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. ابزارهای جنگ نرم جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد. بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند. در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یك نقطه به نقطه دیگر هستیم. رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیك و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبكه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند. با توجه به اینكه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت كه به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد. چه افراد و تشكل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟ همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند كه مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است كه بانی جنگ نرم آن را دنبال می كند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد كه میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت كلی می توان گفت كه گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی را تشكیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یك حكومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد كنند و روحیه ملت را درهم بشكنند. در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می كنند. مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی. با توجه به اینكه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شكل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد. افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلكه به دلیل اینكه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت كه تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند. در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود. تاكتیك‏های جنگ نرم 1- برچسب زدن: بر اساس این تاكتیك، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل كرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند 2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با كلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق كنیم. 3- انتقال: انتقال یعنی اینكه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر كردن آن منتقل شود. 4. تصدیق: تصدیق یعنی اینكه شخصی كه مورد احترام یا منفور است بگوید فكر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است. تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است. 5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود كه امكان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امكان پذیر نباشد. 6- كلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی كه از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد كنكاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموكراسی، آزادی، حقوق بشر و... است. اینها مفاهیمی هستند كه بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بكار گرفته می‏شوند. 7- دروغ بزرگ: این تاكتیك قدیمی كه هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب كردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد. 8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود كه از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است كه اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد. 9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یكی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است. چه اینكه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه كرد. 10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاكتیك با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله كلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند كه بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افكار وی را هدایت نمایند. 11- قطره‏چكانی: در تاكتیك قطره‏چكانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار كم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یك بازه زمانی آن را پذیرا باشد. 12- حذف و سانسور: در این تاكتیك سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاكتیك های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاكتیك با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود. 13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیكال از تاكتیك‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری كه می توان گفت اكثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان كه فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند. 14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاكتیك های گوناگون (حذف، كلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چكانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شكل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد كند. در واقع در این متد ، پیام با انواع تاكتیك ها ماساژ داده می شود كه از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید. 15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری كه در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یكپارچگی شده و رقیب را مشغول مشكلات درونی جامعه حامیان خود می كند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن كاسته و قدرتش فرسوده شود. 16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیكی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی كه نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیكی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاكتیك ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می كنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و كاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاكتیك و بهره گیری از ابزار طنز، كاریكاتور، شعر، كلیپ های كوتاه و... كه عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند. 17- تكرار: برای زنده نگه داشتن اثر یك پیام با تكرار زمان بندی شده، سعی می كنند این موضوع تا زمانی كه مورد نیاز هست زنده بماند. در این روش با تكرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند 18- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاكتیك از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست كردن اراده آنها استفاده می شود. متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می كنند كه خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممكن كرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشكلات و مصائب برای افراد ترسیم می كنند. 19- مبالغه: مبالغه یكی از روشهایی است كه با اغراق كردن و بزرگ نمایی یك موضوع، سعی در اثبات یك واقعیت دارد. كارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می كنند. غربی ها همواره با انعكاس مبالغه آمیز دستاوردهای تكنولوژیك خود و اغراق در ناكامی های كشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند. 20- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور كه بهترین یا بدترین مورد ممكن را برای یك فكر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد. متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یكسان می دانند. این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است كه یك نظر را تایید می كند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی كه آن نظر را تائید نمی كند اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد. برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز كرده و خوب بشناسیم و بدانیم كه جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امكانات و بناهاست كه معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی كه مورد هدف قرار گرفته است، افكار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی كه در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افكار عمومی است. برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افكار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه كنیم. این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی كردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر كشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یكی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیك رسمی كشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های كلان كشورها. هر ملتی و كشوری دارای منابع قدرت نرم است كه شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یك طرح جامع تبدیل به یك فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حكومت» برشمریم. برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم 1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی. 2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان. 3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم. 4. استفاده از دیپلماسی عمومی. 5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاكم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یكی از میدان های فعالیت خود را در كشورهایی كه دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند. اما زمانی كه نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مركز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به كارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را كم كنند یا از میان بردارند. 6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل كرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می كنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یكی از روش‏های مقابله باشد. 7. آگاهی‏بخشی عمومی. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

منابعی برای مطالعه بیشتر: 1. نام كتاب : قدرت نرم ؛ ابزارهای موفقیت در سیاست بین الملل تألیف: جوزف اس. نای مترجم: سید محسن روحانی ـ مهدی ذوالفقاری (با مقدمه دكتر اصغر افتخاری) ناشر: تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابك : 2ـ63ـ5574ـ600ـ978

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

2. نام كتاب: جنگ نرم تألیف: داوود رنجبران ناشر: تهران ـ ساحل اندیشه ـ 1388 شابك: 4ـ26ـ5117ـ600ـ978 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

3. نام كتاب: دیپلماسی عمومی نوین ؛ كاربرد قدرت نرم در روابط بین‏الملل تألیف: ژان میلسن و همكاران ترجمه: دكتر رضا كلهر ـ سید محسن روحانی ناشر: تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابك: 9ـ77ـ7746ـ964ـ978

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

4. نام كتاب: جنگ نرم تألیف: احمد حسین شریفی ناشر: قم ـ انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ـ 1389 شابك : 3ـ495ـ411ـ964ـ978

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

5. نام كتاب: قدرت نرم و سرمایه اجتماعی (با مطالعه موردی بسیج) تألیف : دكتر اصغر افتخاری و همكاران ناشر : تهران ـ دانشگاه امام صادق(ع) ـ 1389 شابك : 3ـ66ـ7746ـ964ـ978 پاسخگو: ذبیح‏الله تجری غریب‏آبادی (کارشناس تاریخ ) برگرفته از:http://www.mouood.org

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما مهم ترین هدف جنگ نرم کدام گزینه است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 23
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 39
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 57
  • بازدید ماه : 57
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 3,720
  • کدهای اختصاصی

    پشتیبانی

    حدیث

    ابزار هدایت به بالای صفحه

    مترجم سایت